چرا نباید تجسّس کنند؟
اگر در محفلی که شرکتکنندگان در آن با قرآن آشنا باشند از تجسس سخنی به میان بیاید، ذهن حاضران به تنها آیه قرآن که این کلمه در آن به کار رفته متمایل میشود؛ «وَلاتَجسَّسوا» آیه 12 سوره حجرات.
این آیه به صورت خلاصه دو نکته را در مورد تجسس بیان میکند؛ یکی اینکه چرا مردم تجسس میکنند؟ دیگری اینکه چرا نباید تجسس کنند؟
این آیه در مرحله اول به عاملی که منجر به تجسس در امور دیگران میشود اشاره میکند: سوءظن. وقتی مردم نسبت به یکدیگر گمان بد داشته باشند، برای بررسی و کشف آن در زندگی دیگری میکوشند؛ حریمها را شکسته، زندگی طرف را خوب میکاوند تا از زیر و بم زندگیاش آگاه شوند. اگر در این میان، عاملی مثل شهرت نیز وجود داشته باشد، انگیزه را دو چندان میکند. چرا که دانستن ریز جزئیات زندگی مشاهیر برای مردم لذت بخش است؛ اینکه چند سال دارد؟ همسرش کیست؟ وضعیت همسرش چگونه است؟ چقدر درس خوانده؟ نمراتش چند بوده؟ و ... . وقتی فرد در زندگی دیگران سرک کشید و از زندگی خصوصی آن ها مطلع شد، خود را حامل خبری بسیار مهم میپندارد که توان نگهداری آن را ندارد. به سرعت آن را برای دیگران بازگو میکند و حتی کمی بر پیاز داغش می افزاید.
همین امر، زمینه پاسخ به سوال دوم را فراهم میسازد؛ چرا نباید تجسس کنند؟
مردم به این دلیل از تجسّس باز داشته شدهاند که با اطلاع از زندگی خصوصی همدیگر، به بازگو کردن آن تمایل پیدا میکنند و این چیزی نیست جز غیبت که به شدت در دین اسلام نکوهش شده است.[3]
ضمانتی برای بقای امنیّت در جامعه
حریم خصوصی افراد برای همه مردم محترم است و همگان باید از ورود به مرزهای زندگی خصوصی یکدیگر خودداری کنند. این امر ضامن بقای امنیت در جامعه است و در آن شکی نیست.
حریم خصوصی، حق افراد است. حقی طبیعی که دین نیز آن را محترم و حلال شمرده است. نقض این حریم از آن رو که مورد رضایت صاحبان آن نیست، ظلم است و تعدّی و افراط به شمار می آید. خداوند نیز در کتاب مقدسش ضمن اینکه کراهت خود را از متعدّیان و تجاوزگران ابراز می دارد، مردم را از تعدّی و تجاوز به حقوق یکدیگر منع کرده است.[4] چرا که احترام به حدود و قوانین، ضامن امنیت جامعه خواهد بود.
مهم ترین نیاز مردم
امنیت، یکی از مهمترین نیازهای مردم است. یکی از بهترین نمودهای امنیت، زندگی شخصی و خصوصی مردم است.
داشتن امنیت در این محدوده برای هرکس نیازی ضروری است؛ خواه کارمند اداره باشد یا کارگر ساختمانی یا مجری تلویزیون یا بازیکن تیم والیبال!
بهترین تأمین امنیت در این زمینه، توسط مردم صورت میگیرد. چرا که مردم خواهان رسیدن به حقوق خود از جمله حق امنیت در زندگی خصوصی هستند.
همین مردم در مقابل این حق نیز وظیفهای بر عهده دارند که آن: احترام به حق دیگران در این زمینه است.
روایات نیز موید این نکته هستند که هر کس خواهان پوشیده ماندن عیوب خود است، عیوب دیگران را بپوشاند.[5]
حکومت هر چه بکوشد که این امنیت را برقرار سازد، تا زمانی که یاری مردم را به همراه نداشته باشد، توان انجام این وظیفه را نخواهد داشت. خداوند نیز انجام این امر را به صورت ویژه از مردم درخواست نموده است.
به قول استاد قرائتی[6]: وقتی انسان درخواست جدی و با کلاسی از کسی داشته باشد او را استاد خطاب میکند. این یعنی که من تو را در این زمینه خبره میدانم. یا او را مهندس صدا میکند. خداوند نیز برخی دستورات را از همه انسان ها نخواسته، بلکه آن را از افرادی که آن ها را در حد کلاس ایمان دانسته مطالبه نموده است. مثلاً؛ ای مومنان! روزه بر شما واجب شد.[7]
رعایت حریم خصوصی و عدم ورود به حریم دیگران نیز از جمله مواردی است که خداوند از افرادی که سطح کلاسشان را به «مومن» ارتقاء دادهاند خواسته است؛ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ... لا تَجَسَّسُوا. گویی آنان که از این امر تخطی کرده و در حریم افراد مثلاً در زندگی خصوصی بزرگان یا بازیگران سرک میکشند، بیکلاساند.
پی نوشت ها:
[1] سوره حجرات، آیه 12
[2] سوره بقره، آیه 189
[3] این نگاهی است که من از عینک قرآن به این قضیه دارم وگرنه شاید بتوان از علومی مثل جامعه شناسی و روان شناسی نیز دلایلی ذکر کرد.
[4] سوره مائده، آیه 87
[5] امام علی علیهالسلام: مَنْ تَتَبَّعَ عَوْرَاتِ النَّاسِ كَشَفَ اللَّهُ عَوْرَتَهُ؛ هرکس به دنبال عیوب مردم باشد، خداوند پرده از عیوب خودش بر میدارد. عیون الحکم و المواعظ؛ ص 438
[6] نقل به مضمون
[7] سوره بقره، آیه 183
محمد دهقانی زاده
نظرات شما عزیزان: